گزارش نشست

ساخت وبلاگ

عنوان نشست: جایگاه عقل و وحی در منظومه معرفت دینی

تاریخ نشست:98/5/31

مکان: مدرسه علمیه نرجس علیها السلام

چکیده نشست:

اصالت وحی ، اصالت عقل، تقدم وحی، تقدم عقل از جمله نظرات ارائه شده در خصوص ارتباط عقل و وحی

می باشد که در اصالت عقل و نقل ما تک منبعی هستیم و این دو نظریه در بین متکلمان شیعه و اسلامی خیلی غالب نیست اما در بین بعضی از علمای اهل سنت این نظریه را داریم. استدلال قائلین به اصالت عقل این است که عقل حجیت ذاتی دارد ولی وحی در اثبات خودش در ابتدا نیاز به عقل دارد لذا حجیت وحی ذاتی نیست .

قائلین به اصالت وحی ، فوق بشری بودن آن را علت اصل بودنش می دانند.

در نظریه تقدم نقل و همچنین تقدم عقل نیز نظر بر این است که این دو در کنار هم هستند ولی در صورت تعارض بین آنها، عده ای عقل را غالب بر وحی می دانند و عده ای نظریه­ی غلبه­ی وحی بر عقل می پذیرند.

نظریه­ی بدیع و جایگزینی نیز وجود دارد که بر این عقیده است که عقل و نقل هیچکدام بر دیگری تقدم ندارد لذا عقل و وحی هر کدام منبع مستقلی اند اما با همدیگر در تعاملی تاثیر گذارند که یکی بر دیگری اثر می گذارد . لذا بین آنها نوعی گفتگو است که مثل دو بال هر دو عامل کمال اند. بنابراین در بعضی مواقع، با توجه به عدم دسترسی به وحی خالص نیازمند عقل پاک فطری و سلیم و مبتنی با برهان هستیم. اصل در این مبحث این است که باید پذیرفت که هر آنچه عقل سلیم آن را تایید می کند بی شک شرع نیز آن را قبول دارد و هرآنچه شرع بیان کرده است عقل پاک و سلیم آن را نیز خواهد پذیرفت. چیزی که در مباحث عقلی لازم است آشنایی با منطق و مغالطات و برهان های صحیح اعم از وحدت موضوع و محمول و... است . هنگامی که آشنا به مباحث منطق و ... باشیم خواهیم توانست استدلالات صحیح را تشخیص داده و جواب صحیحی در مقابل شبهات و مسائل عقل و وحی داشته باشیم.

 مثل ارتباط عقل و وحی مثل دیواری است که نمی توان گفت اصل در یک دیوار آجرهای آن است یا اصل، سیمان آن است ... عقل و وحی نیز اینگونه هستند با کمک عقل در بعضی موارد می توانیم برداشت درستی از وحی داشته باشیم و در بعضی مواقع نیز وحی به کمک عقل می­آید.

این تفکر عقل و وحی در اسلام تنها مطرح نبوده ما نظراتی در این خصوص در ادیانی همچون  مسیحیت نیز مشاهده می کنیم .ازجمله :

* ترتولیان وی قائل به اصالت وحی بوده و بشدت با فلسفه و بحثهای عقلی مخالف بوده و شعار او این بوده است که من ایمان می آورم چون نمی فهمم.

*آگوستین عقیده دارد عقل، وحی را اثبات می کند و به نوعی بر وحی تقدم ابزاری دارد به گونه ای که بعد از تایید و اثبات وحی توسط عقل، دیگر وحی مقدم بر عقل خواهد شد. بنابر این شعارش این بوده که من ایمان می آورم تا بفهمم.

* دیدگاه توماس آکویناس: عقل و وحی را در حالت تعادلی قرار داده است و نظرش در راستای همان نظریه بدیع است که بیان شد.

در پایان به این مساله اشاره شد که با توجه به اینکه دیدگاه های زیادی در موضوع ارتباط عقل و وحی و مسائل دیگر دینی وجود دارد شایسته است طلاب خود را محدود به کتب درسی یا نظرات مطرح شده دریک کتاب نکنند و با پژوهش و تحلیل نظرات ، دیدگاه صحیح را انتخاب کرده و حتی تا جایی پیش روند که خودشان  صاحب نظر باشند و دیدگاه جدیدی را شرح و بسط دهند.

آنچه عامل گسترش علم و ارتقاء علوم نظری می شود، پژوهش است. لذا یک پژوهشگر می تواند نظریه­پرداز باشد و به دلیل همین پژوهش هاست که کتب شرح و نقد بسیاری تالیف شده و علوم جدیدی به وجود آمده است.

پژوهش در علوم قرآنی از اهمیت والایی برخوردار است که بهتر  است در این موضوع تحقیقات بصورت کاربردی انجام شود .با توجه به اینکه قرآن دارای ظاهر و باطن است،  باید در یک پژوهش توجه داشت که ممکن است ظاهر یک آیه، وقتی در مقابل عقل قرار  گیرد تعارض ایجاد شود که این تعارض را با ورود به معنایِ باطنی آن، می توان رفع کرد.

پژوهشگر باید بدون هرگونه تعصب و زورگویی به عنوان ناظر سومی مطالب خود را ارائه دهد تا خواننده هیچ گونه تعصبی را از طرف او احساس نکند و به این نتیجه نرسد که نویسنده یک سری عقایدی دارد که فقط مطالبی در اثبات حرف خودش جمع آوری کرده است و فقط در صدد بوده عقیده ی خودش را غالب کند و به نقد و بررسی مطالب دیگر نپرداخته است. در صورتی که اینگونه شائبه ای در خواننده به وجود نیاید ضمن اینکه در پایان پژوهشگر عقیده خود اثبات خواهد کرد برای خواننده نیز آن مطالب قابل قبول و جذاب تر خواهد بود.

مدرسه علميه نرجس سلام الله عليها - كاشمر...
ما را در سایت مدرسه علميه نرجس سلام الله عليها - كاشمر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : n-kashmaro بازدید : 217 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 14:58